امیررضا یک ماه و بیست و سه روزشه...این روزا سرما خورده و خیلی
بی قراره...من خودم شدید سرماخوردم امیررضاهم از من گرفته...
امیررضاز گلم شدید بغلی شدی و همش میخوای بگردونیمت..
ب قول بابایی بریم دور دور....بابایی ده روز خونه بود و هر روز صب
تو خونه با همدیگ دور دور میکردین...الان نه روزه رفته سرکارش...
منکه دلم واسش ی ذره شده...بابایی هم دلش واسمون خیلی تنگ شده
حتما امیررضا هم دلتگه بابایی هس ک اینطور بی قراری میکنه...
فرشته کوچولوم دعا کن هرچه زودتر هر سه کنار هم باشیم و تو خونه
خودمون...