امیررضای عزیزم..ماه آخره و من و بابایی بیشتراز
چندماه پیش مشتاق دیدارت هستیم..انشالا هرچه
زودتر زمان بگذره و بیایی بغلمون...دیگ مامانی
سنگین شده و راه رفتن و نشستن برام سخت شده
ولی همینم لذت بخشه وقتی ب بودنت و زمینی
شدنت فکرمیکنم فرشته کوچولوی مامان خیلی
دوست دارم....